معنی فارسی squegged

B1

فعل گذشته از squeg که کاربرد فشار دادن یا فشردن یک شیء را توصیف می‌کند.

Past tense of 'squeg', referring to the action of having pressed or squeezed something.

example
معنی(example):

او اسباب بازی را فشرد و صدای جالبی تولید کرد.

مثال:

She squegged the toy and it made a funny noise.

معنی(example):

کودک عروسک محبوب خود را فشرد.

مثال:

The child squegged his favorite stuffed animal.

معنی فارسی کلمه squegged

: معنی squegged به فارسی

فعل گذشته از squeg که کاربرد فشار دادن یا فشردن یک شیء را توصیف می‌کند.