معنی فارسی squegging

B1

فعل در حال حاضر از squeg که به معنای فشردن یا فشار دادن چیزی به طور مکرر است.

Present continuous form of 'squeg', indicating the process of pressing or squeezing.

example
معنی(example):

فشردن اسفنج آن را برای تمیز کردن آماده کرد.

مثال:

Squegging the sponge made it ready to clean.

معنی(example):

او بطری پلاستیکی را فشرد تا هر قطره را به دست آورد.

مثال:

He was squegging the plastic bottle to get every drop out.

معنی فارسی کلمه squegging

: معنی squegging به فارسی

فعل در حال حاضر از squeg که به معنای فشردن یا فشار دادن چیزی به طور مکرر است.