معنی فارسی squelcher
B1ابزاری یا شیئی که برای فشردن یا فشار دادن استفاده میشود و معمولاً صدا ایجاد میکند.
An object or device that is used for squeezing or pressing, often producing a squelching sound.
- NOUN
example
معنی(example):
وسیله فشارنده در گل صدای خندهداری تولید کرد.
مثال:
The squelcher made a funny noise in the mud.
معنی(example):
او از وسیله فشارنده برای جلوگیری از ریختن آب استفاده کرد.
مثال:
She used the squelcher to keep the water from spilling.
معنی فارسی کلمه squelcher
:
ابزاری یا شیئی که برای فشردن یا فشار دادن استفاده میشود و معمولاً صدا ایجاد میکند.