معنی فارسی squimmidge
B1اسکیمیدج، حشرهای کوچک که معمولاً در محیطهای طبیعی مانند باغها زندگی میکند و نقش مهمی در زنجیره غذایی دارد.
A small insect which often inhabits gardens and plays a role in the ecosystem.
- NOUN
example
معنی(example):
اسکیمیدج، حشرهای کوچک است که معمولاً در باغها یافت میشود.
مثال:
The squimmidge is a small insect often found in gardens.
معنی(example):
اسکیمیدجها میتوانند برای اکوسیستم مفید باشند زیرا به گردهافشانی کمک میکنند.
مثال:
Squimmidges can be beneficial for the ecosystem as they help with pollination.
معنی فارسی کلمه squimmidge
:
اسکیمیدج، حشرهای کوچک که معمولاً در محیطهای طبیعی مانند باغها زندگی میکند و نقش مهمی در زنجیره غذایی دارد.