معنی فارسی squinacy

B1

سکویناسی به حالت یا ویژگی خاص و مشخص یک چیز اشاره دارد که آن را از دیگران متمایز می‌کند.

The quality or state of being distinctive or special.

example
معنی(example):

خاصیت سکویناسی گل باعث شد که در باغ متمایز شود.

مثال:

The squinacy of the flower made it stand out in the garden.

معنی(example):

خصیصه سکویناسی او زمانی که درباره علاقه‌اش به هنر صحبت می‌کرد واضح بود.

مثال:

Her squinacy was evident when she spoke about her passion for art.

معنی فارسی کلمه squinacy

: معنی squinacy به فارسی

سکویناسی به حالت یا ویژگی خاص و مشخص یک چیز اشاره دارد که آن را از دیگران متمایز می‌کند.