معنی فارسی stage effect

B1

تأثیراتی که در صحنه نمایش با استفاده از تکنیک‌های خاص ایجاد می‌شود.

Techniques or devices used in a performance to create visual or auditory effects.

example
معنی(example):

اثر صحنه جوی جادویی برای نمایش ایجاد کرد.

مثال:

The stage effect created a magical atmosphere for the play.

معنی(example):

آنها از یک دستگاه دود برای اثر صحنه به منظور بهبود صحنه استفاده کردند.

مثال:

They used a smoke machine as a stage effect to enhance the scene.

معنی فارسی کلمه stage effect

: معنی stage effect به فارسی

تأثیراتی که در صحنه نمایش با استفاده از تکنیک‌های خاص ایجاد می‌شود.