معنی فارسی stagehand
B1شخصی که در پشت صحنه تئاتر یا نمایش کار می‌کند و مسئولیت‌های فنی و لجستیکی را بر عهده دارد.
A person who prepares and manages the technical aspects of a theatrical production.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who works behind the scenes at a theatre or in other theatrical media.
مثال:
The actors get the glory, the spotlight and the name up in lights while it is the stagehands who point the spotlight, hang the name and change the light bulbs.
example
معنی(example):
دستیار صحنه تمام لوازم نمایش را تنظیم کرد.
مثال:
The stagehand organized all the props for the play.
معنی(example):
دستیار صحنه در پشت صحنه کار کرد تا از اجرا پشتیبانی کند.
مثال:
The stagehand worked behind the scenes to support the performance.
معنی فارسی کلمه stagehand
:
شخصی که در پشت صحنه تئاتر یا نمایش کار می‌کند و مسئولیت‌های فنی و لجستیکی را بر عهده دارد.
