معنی فارسی stagnance
B1ایستایی، حالتی است که در آن چیزی در یک وضعیت ثابت باقی میماند و تغییر نمیکند.
The state of not flowing or moving; inactivity.
- NOUN
example
معنی(example):
ایستایی آب منجر به رشد جلبکها شد.
مثال:
The stagnance of the water led to the growth of algae.
معنی(example):
ایستایی در بازار نگرانیهایی برای سرمایهگذاران به وجود آورد.
مثال:
The stagnance in the market worried the investors.
معنی فارسی کلمه stagnance
:
ایستایی، حالتی است که در آن چیزی در یک وضعیت ثابت باقی میماند و تغییر نمیکند.