معنی فارسی stainably
B1بهگونهای که قابلیت لکهپذیری در انتخابهای خود در نظر گرفته شود.
In a manner that minimizes staining or allows for easy cleaning.
- ADVERB
example
معنی(example):
شما میتوانید بهطور لکهپذیر زندگی کنید با انتخاب پارچههای قابل شستن.
مثال:
You can live stainably by choosing washable fabrics.
معنی(example):
غذا خوردن بهطور لکهپذیر به معنای انتخاب غذاهایی است که کمتر کثیف میکنند.
مثال:
Eating stainably means opting for foods that leave less mess.
معنی فارسی کلمه stainably
:
بهگونهای که قابلیت لکهپذیری در انتخابهای خود در نظر گرفته شود.