معنی فارسی stand bail
B1به معنای تامین وثیقه مالی برای آزادی یک فرد از زندان.
To provide bail or collateral for someone’s release from custody.
- VERB
example
معنی(example):
او مجبور شد برای دوستش که دستگیر شده بود وثیقه بگذارد.
مثال:
He had to stand bail for his friend who was arrested.
معنی(example):
او توافق کرد که برای کمک به برادرش وثیقه بگذارد.
مثال:
She agreed to stand bail to help her brother get out of jail.
معنی فارسی کلمه stand bail
:
به معنای تامین وثیقه مالی برای آزادی یک فرد از زندان.