معنی فارسی starlit

B2

به حالتی اشاره دارد که در آن نور ستاره‌ها به وضوح قابل مشاهده است.

Lit by stars; having many stars visible.

adjective
معنی(adjective):

Illuminated by starlight.

example
معنی(example):

ما یک پیک‌نیک درخشان زیر آسمان شب داشتیم.

مثال:

We had a starlit picnic under the night sky.

معنی(example):

آسمان ستاره‌زن در طول سفر کمپینگ ما نفس‌گیر بود.

مثال:

The starlit sky was breathtaking during our camping trip.

معنی فارسی کلمه starlit

: معنی starlit به فارسی

به حالتی اشاره دارد که در آن نور ستاره‌ها به وضوح قابل مشاهده است.