معنی فارسی starvation
B2 /stɑɹˈveɪʃən/گرسنگی، وضعیتی که در آن فرد یا افرادی به دلیل نبود غذا یا کمبود مواد غذایی، دچار ضعف و بیماری میشوند.
The state of suffering or death caused by lack of food.
- noun
noun
معنی(noun):
A condition of severe suffering due to a lack of nutrition.
معنی(noun):
Severe shortage of resources.
example
معنی(example):
گرسنگی میتواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود.
مثال:
Starvation can lead to serious health problems.
معنی(example):
بسیاری از مردم در مناطق فقیر از گرسنگی رنج میبرند.
مثال:
Many people suffer from starvation in poor regions.
معنی فارسی کلمه starvation
:
گرسنگی، وضعیتی که در آن فرد یا افرادی به دلیل نبود غذا یا کمبود مواد غذایی، دچار ضعف و بیماری میشوند.