معنی فارسی starvation wages

B2

دستمزدهای بسیار کم که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی ناکافی هستند.

Wages that are so low that they do not allow a worker to meet basic living standards.

noun
معنی(noun):

A wage so low that it can barely support a person.

example
معنی(example):

بسیاری از کارکنان دستمزدهای بسیار کمی دریافت می‌کنند که به سختی نیازهایشان را تأمین می‌کند.

مثال:

Many workers receive starvation wages that barely cover their needs.

معنی(example):

دستمزدهای گرسنگی زندگی راحت خانواده‌ها را دشوار می‌کند.

مثال:

Starvation wages make it difficult for families to live comfortably.

معنی فارسی کلمه starvation wages

: معنی starvation wages به فارسی

دستمزدهای بسیار کم که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی ناکافی هستند.