معنی فارسی statical

B2

استاتیک، مرتبط با نیروها و حرکت اجسام در حالت سکون.

Relating to or denoting forces that do not produce motion.

example
معنی(example):

خصوصیات استاتیک ساختار به دقت مورد تحلیل قرار گرفت.

مثال:

The statical properties of the structure were analyzed carefully.

معنی(example):

او تعادل استاتیک را در کلاس فیزیک مطالعه کرد.

مثال:

He studied statical equilibrium in physics class.

معنی فارسی کلمه statical

: معنی statical به فارسی

استاتیک، مرتبط با نیروها و حرکت اجسام در حالت سکون.