معنی فارسی stawsome
B2واژهای غیررسمی برای توصیف چیزی بسیار خوب یا شگفتانگیز.
An informal term describing something that is very good or amazing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اجرای او استثنائی بود و همه را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
Her performance was stawsome and impressed everyone.
معنی(example):
فیلم جدید باحال است، باید آن را ببینی.
مثال:
The new movie is stawsome, you should watch it.
معنی فارسی کلمه stawsome
:
واژهای غیررسمی برای توصیف چیزی بسیار خوب یا شگفتانگیز.