معنی فارسی staxis
B1به مجموعهای از سیستمها و سازهها برای انعطافپذیری و کنترل در وسایل نقلیه اشاره دارد.
Refers to a set of systems and structures for flexibility and control in vehicles.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستم تعلیق ماشین رانندگی را بسیار نرم کرد.
مثال:
The staxis of the car made it very smooth to drive.
معنی(example):
او سیستم تعلیق را برای کنترل بهتر تنظیم کرد.
مثال:
She adjusted the staxis for better handling.
معنی فارسی کلمه staxis
:
به مجموعهای از سیستمها و سازهها برای انعطافپذیری و کنترل در وسایل نقلیه اشاره دارد.