معنی فارسی steedless

B1

بدون اسب، حالتی که در آن شخص یا چیزی که نیاز به اسب دارد، فاقد آن است.

Lacking a steed or horse.

example
معنی(example):

او بعد از فروش اسبش احساس بدون اسب بودن کرد.

مثال:

He felt steedless after selling his horse.

معنی(example):

در یک دنیای بدون اسب، سفر می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

In a steedless world, travel can be quite challenging.

معنی فارسی کلمه steedless

: معنی steedless به فارسی

بدون اسب، حالتی که در آن شخص یا چیزی که نیاز به اسب دارد، فاقد آن است.