معنی فارسی stellulate
B1ستارهدار کردن، فرایند ایجاد یا نمایش ستارهها در طراحی یا نقشهها.
To form or mark with stars; to adorn with star-like figures.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمند از ابزاری برای ستلوله کردن ستارهها روی نقشه استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a tool to stellulate the stars on the map.
معنی(example):
در کلاس هنر، یاد گرفتیم چگونه اشکال هندسی را ستلوله کنیم.
مثال:
In art class, we learned how to stellulate geometrical shapes.
معنی فارسی کلمه stellulate
:
ستارهدار کردن، فرایند ایجاد یا نمایش ستارهها در طراحی یا نقشهها.