معنی فارسی stelography
B2ستلوگرافی، مطالعه یا طراحی نقشههای ستارهای.
The art or science of making star maps or celestial charts.
- NOUN
example
معنی(example):
ستلوگرافی استفاده شده در موزه شامل نقشههای ستارهای باستانی بود.
مثال:
The stelography used in the museum included ancient star maps.
معنی(example):
او ستلوگرافی را مطالعه کرد تا فنون ناوبری ملوانان قدیم را درک کند.
مثال:
He studied stelography to understand the navigation techniques of old sailors.
معنی فارسی کلمه stelography
:
ستلوگرافی، مطالعه یا طراحی نقشههای ستارهای.