معنی فارسی stemmiest

B1

ساقه‌دارترین، صفتی برای توصیف چیزی که دارای بیشترین ساقه است.

The most characterized by or filled with stems.

example
معنی(example):

این گیاه رشد ساقه‌داری دارد که من هرگز ندیده‌ام.

مثال:

This plant has the stemmiest growth I've ever seen.

معنی(example):

در بین انواع، این یکی بیشترین ساقه را دارد.

مثال:

Among the varieties, this one is the stemmiest.

معنی فارسی کلمه stemmiest

: معنی stemmiest به فارسی

ساقه‌دارترین، صفتی برای توصیف چیزی که دارای بیشترین ساقه است.