معنی فارسی stemmy
B1استمری، ماهیتی که مشخصه آن شناسایی ساده ریشه کلمات است.
Having a nature that makes it easy to identify the root form of words.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلمهای که دارای ماهیت استمری بود و باعث شناسایی آسان ریشهاش شد.
مثال:
The word had a stemmy nature that made it easy to identify its root.
معنی(example):
این کلمه میتوانست به عنوان یک کلمه استمری در مطالعات مورفولوژیکی طبقهبندی شود.
مثال:
It could be classified as a stemmy word in morphological studies.
معنی فارسی کلمه stemmy
:
استمری، ماهیتی که مشخصه آن شناسایی ساده ریشه کلمات است.