معنی فارسی stick in one's mind
B1به یاد ماندن و در ذهن شخص باقی ماندن.
To remain in someone's memory; to be memorable.
- OTHER
example
معنی(example):
آن آهنگ واقعاً در ذهن من باقی میماند.
مثال:
That song really sticks in my mind.
معنی(example):
نصیحت او مدتی طولانی بعد از مکالمه در ذهن من ماند.
مثال:
Her advice stuck in my mind long after the conversation.
معنی فارسی کلمه stick in one's mind
:به یاد ماندن و در ذهن شخص باقی ماندن.