معنی فارسی stick one's bib in

B2

به معنای دخالت کردن یا نظر دادن در موضوعاتی است که به فرد مربوط نمی‌شود.

To interfere or get involved in a conversation or matter that does not concern oneself.

example
معنی(example):

او همیشه در صحبت‌های دیگران دخالت می‌کند.

مثال:

He always sticks his bib in during other people's conversations.

معنی(example):

دخالت کردن در امور دیگران بی‌ادبی است.

مثال:

It's rude to stick your bib in other people's affairs.

معنی فارسی کلمه stick one's bib in

:

به معنای دخالت کردن یا نظر دادن در موضوعاتی است که به فرد مربوط نمی‌شود.