معنی فارسی stick to the knitting

B2

به معنای تمرکز بر روی فعالیت‌ها یا تخصص‌های اساسی و عدم افتراق از آن.

To remain focused on core activities rather than diversifying or getting sidetracked.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت به کار اصلی خود پایبند باشد و بر روی آنچه بهترین است تمرکز کند.

مثال:

The company decided to stick to the knitting and focus on what it does best.

معنی(example):

در جلسه، او گفت که باید به کار اصلی خود پایبند بمانیم و بیش از حد متنوع نشویم.

مثال:

In the meeting, he said we should stick to the knitting instead of diversifying too much.

معنی فارسی کلمه stick to the knitting

: معنی stick to the knitting به فارسی

به معنای تمرکز بر روی فعالیت‌ها یا تخصص‌های اساسی و عدم افتراق از آن.