معنی فارسی stickery
B1به حالتی اشاره دارد که چیزی چسبناک یا دارای چسب است.
Having a sticky or adhesive quality, often used to describe texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او لمسهای چسبنده به دعوتنامه اضافه کرد.
مثال:
He added a stickery touch to the invitation.
معنی(example):
جلد کتاب بافتی چسبنده دارد.
مثال:
The book cover has a stickery texture.
معنی فارسی کلمه stickery
:
به حالتی اشاره دارد که چیزی چسبناک یا دارای چسب است.