معنی فارسی sticken

B1

چسباندن یا چسبیدن به هم، به خصوص در شرایطی که مواد مختلف با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند.

To adhere or attach to something; to fasten or bond materials.

example
معنی(example):

شما می‌توانید با استفاده از چسب چیزها را به هم بچسبانید.

مثال:

You can stick things together using glue.

معنی(example):

اگر کاغذ خیس شود، به هم می‌چسبد.

مثال:

The paper will stick if it gets wet.

معنی فارسی کلمه sticken

: معنی sticken به فارسی

چسباندن یا چسبیدن به هم، به خصوص در شرایطی که مواد مختلف با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند.