معنی فارسی stickhandler
B2کسی که مهارت در کنترل و حرکت با چوب (معمولاً چوب هاکی) دارد.
A player skilled at maneuvering the stick used in a game, especially in hockey.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک هاکیباز با مهارت در کنترل چوب هاکی است.
مثال:
He is a skilled stickhandler in ice hockey.
معنی(example):
کنترلکننده چوب به راحتی از میان مدافعان عبور کرد.
مثال:
The stickhandler weaved through the defenders effortlessly.
معنی فارسی کلمه stickhandler
:
کسی که مهارت در کنترل و حرکت با چوب (معمولاً چوب هاکی) دارد.