معنی فارسی stiff as a board
B2به معنای سخت و بدون انعطاف بودن، معمولاً در اشاره به حالت بدنی یا عاطفی فرد.
A phrase describing someone who is very rigid or inflexible in body or demeanor.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Very stiff.
example
معنی(example):
او پس از نشستن به مدت طولانی به اندازه یک تخته سفت بود.
مثال:
He was stiff as a board after sitting for too long.
معنی(example):
او وقتی خبر غیرمنتظره را شنید به اندازه یک تخته سفت شد.
مثال:
She went stiff as a board when she heard the unexpected news.
معنی فارسی کلمه stiff as a board
:
به معنای سخت و بدون انعطاف بودن، معمولاً در اشاره به حالت بدنی یا عاطفی فرد.