معنی فارسی stiffen
B1 /ˈstɪfən/سفت شدن یا غیرقابل انعطاف شدن، معمولاً به حالت جسمی یا مادهای اشاره دارد.
To make or become stiff or rigid.
- verb
verb
معنی(verb):
To make stiff.
معنی(verb):
To become stiff.
example
معنی(example):
هوای سرد باعث شد که عضلات سفت شوند.
مثال:
The cold weather caused the muscles to stiffen.
معنی(example):
شما باید اجازه دهید که ژله بماند تا سفت شود.
مثال:
You need to let the jelly sit until it starts to stiffen.
معنی فارسی کلمه stiffen
:
سفت شدن یا غیرقابل انعطاف شدن، معمولاً به حالت جسمی یا مادهای اشاره دارد.