معنی فارسی stifflike
B1حالت سفت و سخت، به توصیف چیزی اطلاق میشود که به آسانی نمیتوان آن را حرکت داد یا تغییر داد.
Describing something that is stiff and difficult to manipulate or change.
- OTHER
example
معنی(example):
پارچه حالت سفت و سختی داشت و حرکت دادن آن دشوار بود.
مثال:
The fabric was stifflike and hard to move.
معنی(example):
نگرش او حالت سفتی داشت و بحث کردن را دشوار میکرد.
مثال:
His attitude was stifflike, making it hard to have a discussion.
معنی فارسی کلمه stifflike
:
حالت سفت و سخت، به توصیف چیزی اطلاق میشود که به آسانی نمیتوان آن را حرکت داد یا تغییر داد.