معنی فارسی stigmat
B1نقطهای در گیاه که در آن گردهها قرار میگیرند و معمولاً بخشی از مادگی است.
The part of the female reproductive organ in flowering plants where pollen is received.
- NOUN
example
معنی(example):
استیگمات گل جایی است که گرده روی آن فرود میآید.
مثال:
The stigmat of the flower is where the pollen lands.
معنی(example):
او با دقت استیگمات را زیر میکروسکوپ مطالعه کرد.
مثال:
She carefully studied the stigmat under the microscope.
معنی فارسی کلمه stigmat
:
نقطهای در گیاه که در آن گردهها قرار میگیرند و معمولاً بخشی از مادگی است.