معنی فارسی stillier
B1ساکنتر، به معنای آرامتر و بیحرکتتر نسبت به قبل.
More still or calm; quiet and without movement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دریاچه بعد از آرام شدن باد، ساکنتر به نظر میرسید.
مثال:
The lake looked stillier after the wind calmed down.
معنی(example):
جو ساکنتر باعث شد تا تصاویر واضحتری تجلی پیدا کنند.
مثال:
The stillier atmosphere allowed for clearer reflections.
معنی فارسی کلمه stillier
:
ساکنتر، به معنای آرامتر و بیحرکتتر نسبت به قبل.