معنی فارسی stimulatress
B1تحرکدهنده زن؛ به زنی گفته میشود که مسئولیت ایجاد انرژی و حرکت در یک زمینه خاص را بر عهده دارد.
A female who stimulates or encourages activity.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک تحرکدهنده و همچنین یک تحرکدهنده زن در زمینه خود شناخته میشود.
مثال:
She is known as a stimulator and also a stimulatress in her field.
معنی(example):
تحرکدهنده تیم ایدههای نوآورانهای ارائه داد.
مثال:
The stimulatress of the team provided innovative ideas.
معنی فارسی کلمه stimulatress
:
تحرکدهنده زن؛ به زنی گفته میشود که مسئولیت ایجاد انرژی و حرکت در یک زمینه خاص را بر عهده دارد.