معنی فارسی stirless

B2

بی‌جنبش، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ حرکتی در یک جسم یا حالت وجود ندارد.

Not moving or active; calm.

example
معنی(example):

آب در حوض بی‌جنبش بود و درختان بالای خود را منعکس می‌کرد.

مثال:

The water in the pond was stirless, reflecting the trees above.

معنی(example):

یک محیط بی‌جنبش معمولاً باعث مدیتیشن می‌شود.

مثال:

A stirless environment is often conducive to meditation.

معنی فارسی کلمه stirless

: معنی stirless به فارسی

بی‌جنبش، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ حرکتی در یک جسم یا حالت وجود ندارد.