معنی فارسی stobbing
B1عمل فشار دادن یا ضربه زدن به چیزی.
The act of striking or hitting something forcefully.
- VERB
example
معنی(example):
آنها توپها را به یکدیگر میزدند.
مثال:
They were stobbing the balls to each other.
معنی(example):
او در حال ضربه زدن به گل برای شکل دادن به آن است.
مثال:
He is stobbing at the clay to shape it.
معنی فارسی کلمه stobbing
:
عمل فشار دادن یا ضربه زدن به چیزی.