معنی فارسی stoled

B1

جلوه‌ای از عمل به سرقت بردن، که به معنای دزدیدن یا تصاحب غیرقانونی چیزی است.

A non-standard form of the verb 'to steal', indicating the act of taking something unlawfully.

example
معنی(example):

او ادعا کرد که شخصی ایده‌اش را دزدیده است.

مثال:

He claimed that someone had stoled his idea.

معنی(example):

این سند بعداً مشخص شد که توسط یک کارمند سابق دزدیده شده است.

مثال:

The document was later found to have been stoled by a former employee.

معنی فارسی کلمه stoled

: معنی stoled به فارسی

جلوه‌ای از عمل به سرقت بردن، که به معنای دزدیدن یا تصاحب غیرقانونی چیزی است.