معنی فارسی stolenness
B1حالتی از دزدی یا سرقت، که معمولاً به صورت رفتار یا ویژگی خاصی بیان میشود.
The quality or state of being stolen or embodying theft; unoriginality.
- NOUN
example
معنی(example):
دزدیگونه بودن اقدامات او اثری بر روی همه حاضرین گذاشت.
مثال:
The stolenness of his actions left a mark on everyone present.
معنی(example):
دزدیگونه بودن در نویسندگی او توسط همتایانش مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The stolenness in her writing was criticized by her peers.
معنی فارسی کلمه stolenness
:
حالتی از دزدی یا سرقت، که معمولاً به صورت رفتار یا ویژگی خاصی بیان میشود.