معنی فارسی stomal
B1مربوط به استومی، که یک باز شدن غیرطبیعی به اندام یا سطح بدن است.
Relating to a stoma, an opening in the body for the discharge of body fluids.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to a stoma.
example
معنی(example):
منطقه استوما باید تمیز نگه داشته شود.
مثال:
The stomal area needs to be kept clean.
معنی(example):
مراقبت از استوما بعد از جراحی مهم است.
مثال:
Stomal care is important after surgery.
معنی فارسی کلمه stomal
:
مربوط به استومی، که یک باز شدن غیرطبیعی به اندام یا سطح بدن است.