معنی فارسی stomatal
B1مربوط به دهانههای ریزی که در سطح برگها وجود دارند و تبادل گازها را امکانپذیر میسازند.
Relating to the small openings on the surface of leaves that facilitate gas exchange.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to, or containing, a stoma
example
معنی(example):
دهانههای استوماتال به گیاهان اجازه میدهد تا نفس بکشند.
مثال:
Stomatal openings allow plants to breathe.
معنی(example):
چگالی استوماتال بر فتوسنتز در گیاهان تأثیر میگذارد.
مثال:
The stomatal density affects photosynthesis in plants.
معنی فارسی کلمه stomatal
:
مربوط به دهانههای ریزی که در سطح برگها وجود دارند و تبادل گازها را امکانپذیر میسازند.