معنی فارسی stoney

B1

سنگلاخی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن سنگ‌های کوچک وجود دارد و یا به چهره‌ای سرد و بی‌احساس اطلاق می‌شود.

Rocky; referring to something having many stones, or a facial expression that shows no emotion.

example
معنی(example):

جاده سنگلاخی بود و سفر بر روی آن دشوار بود.

مثال:

The road was stoney and difficult to travel on.

معنی(example):

چهره سنگی‌اش ناامیدی‌اش را نشان می‌داد.

مثال:

Her stoney expression revealed her disappointment.

معنی فارسی کلمه stoney

: معنی stoney به فارسی

سنگلاخی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن سنگ‌های کوچک وجود دارد و یا به چهره‌ای سرد و بی‌احساس اطلاق می‌شود.