معنی فارسی stoneyard

A2

مکانی که در آن سنگ‌ها و مصالح سنگی نگهداری می‌شوند.

A place where stones and stone materials are stored.

example
معنی(example):

میدان سنگی پر از سنگ‌های به‌خوبی شکل‌یافته بود.

مثال:

The stoneyard was filled with beautifully shaped rocks.

معنی(example):

در میدان سنگی، سنگ مناسبی برای پروژه‌مان پیدا کردیم.

مثال:

In the stoneyard, we found a perfect stone for our project.

معنی فارسی کلمه stoneyard

: معنی stoneyard به فارسی

مکانی که در آن سنگ‌ها و مصالح سنگی نگهداری می‌شوند.