معنی فارسی stopship

B2

به معنای متوقف کردن یک کشتی یا پروژه در شرایط خاص.

To cease or halt the shipment or project.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم به متوقف کردن پروژه به دلیل مشکلات بودجه گرفت.

مثال:

The company decided to stopship the project due to budget issues.

معنی(example):

یک توقف کشتی می‌تواند یک تصمیم استراتژیک در کسب و کار باشد.

مثال:

A stopship can be a strategic decision in business.

معنی فارسی کلمه stopship

: معنی stopship به فارسی

به معنای متوقف کردن یک کشتی یا پروژه در شرایط خاص.