معنی فارسی stopt
B1توقف کردن، یعنی عملی که در آن فرد یا شیء به حالت سکون در میآید.
To come to a halt; to cease movement or action.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً ماشین را قبل از علامت توقف نگهدارید.
مثال:
Please stopt the car before the stop sign.
معنی(example):
معلم از دانشآموزان خواست که صحبت کردن را متوقف کنند.
مثال:
The teacher asked the students to stopt talking.
معنی فارسی کلمه stopt
:
توقف کردن، یعنی عملی که در آن فرد یا شیء به حالت سکون در میآید.