معنی فارسی stoushed
B1به معنای صدمه زدن به کسی یا چیزی، یا اینکه تحت تأثیر قرار دادن بشود.
To strike or to hit someone; to be disrupted.
- verb
verb
معنی(verb):
To fight; to argue.
example
معنی(example):
او پس از باخت در بازی توسط دوستانش مورد تنبیه قرار گرفت.
مثال:
He was stoushed by his friends after losing the game.
معنی(example):
صدای بلند جو آرام کتابخانه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The loud noise stoushed the quiet atmosphere of the library.
معنی فارسی کلمه stoushed
:
به معنای صدمه زدن به کسی یا چیزی، یا اینکه تحت تأثیر قرار دادن بشود.