معنی فارسی stoushing
B1عمل زدن به کسی یا چیزی در یک زمینه غیررسمی.
The act of hitting or striking in a playful or informal manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To fight; to argue.
example
معنی(example):
او به طور بازیگوشانه دوستش را در طول بازی میزد.
مثال:
He was stoushing his friend playfully during the game.
معنی(example):
زدن ممکن است در یک بازی دوستانه رخ دهد.
مثال:
Stoushing can happen during a friendly match.
معنی فارسی کلمه stoushing
:
عمل زدن به کسی یا چیزی در یک زمینه غیررسمی.
