معنی فارسی straight out

B1

به مستی و صراحت و بدون هیچ گونه پیچیدگی.

In a direct and straightforward manner.

adverb
معنی(adverb):

Frankly, outspokenly.

example
معنی(example):

او این را به طور مستقیم گفت، بدون اینکه دور بزند.

مثال:

She said it straight out, without beating around the bush.

معنی(example):

او به طور مستقیم پیشنهاد را بدون فکر کردن رد کرد.

مثال:

He straight out refused the offer without thinking twice.

معنی فارسی کلمه straight out

: معنی straight out به فارسی

به مستی و صراحت و بدون هیچ گونه پیچیدگی.