معنی فارسی straightwise
B1به صورت مستقیم و بدون انحراف، به عنوان یک قید یا ادبیات خاص استفاده میشود.
In a direct manner without deviation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت مستقیم در امتداد مسیر قدم زد.
مثال:
He walked straightwise along the path.
معنی(example):
ما باید به صورت مستقیم فکر کنیم تا این مشکل را حل کنیم.
مثال:
We need to think straightwise to solve this problem.
معنی فارسی کلمه straightwise
:
به صورت مستقیم و بدون انحراف، به عنوان یک قید یا ادبیات خاص استفاده میشود.