معنی فارسی strainless
B2بدون درد یا زحمت، اشاره به راحتی و آسانی.
Not causing strain; comfortable or easy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه بدون درد است و پوشیدن آن راحت است.
مثال:
The fabric is strainless, making it comfortable to wear.
معنی(example):
او روش بدون زحمت را برای حل مشکل به راحتی پیدا کرد.
مثال:
He found the strainless method to solve the problem easily.
معنی فارسی کلمه strainless
:
بدون درد یا زحمت، اشاره به راحتی و آسانی.