معنی فارسی straiten

B1

محدود کردن یا جلب کردن به یک فضای تنگ‌تر.

To restrict or narrow something, typically in scope or resources.

example
معنی(example):

شرکت برنامه دارد عملیات خود را برای کاهش هزینه‌ها محدود کند.

مثال:

The company plans to straiten its operations to reduce costs.

معنی(example):

در زمان‌های بحران، ممکن است نیاز داشته باشیم تا مالیات‌های خود را محدود کنیم.

مثال:

In times of crisis, we may need to straiten our finances.

معنی فارسی کلمه straiten

: معنی straiten به فارسی

محدود کردن یا جلب کردن به یک فضای تنگ‌تر.