معنی فارسی straitest
B1تنگترین حالت یا نوعی از چیزی که باریکتر از دیگران است.
The superlative form of strait, meaning the most narrow or restricted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از تنگترین مسیر به سمت پایین کوه پیروی کرد.
مثال:
He followed the straitest path down the mountain.
معنی(example):
این تنگترین خطی است که تا به حال کشیدهام.
مثال:
This is the straitest line I have ever drawn.
معنی فارسی کلمه straitest
:
تنگترین حالت یا نوعی از چیزی که باریکتر از دیگران است.